داستان فیلم
پیشانی قصه ها توسط مردم ربوده می شود بچه های مهدکودک از گروه فیتیله ها می خواهند که پیشانی ماه را پیدا کنند و به قصه ها برگردانند. مشکلات شخصی را کنار هم قرار می دهد اما برای کمک به کودکان و کتاب های داستان نجات ...
پیشانی قصه ها توسط مردم ربوده می شود بچه های مهدکودک از گروه فیتیله ها می خواهند که پیشانی ماه را پیدا کنند و به قصه ها برگردانند. مشکلات شخصی را کنار هم قرار می دهد اما برای کمک به کودکان و کتاب های داستان نجات ...
«فیتیله و ماهپیشونی» فیلمی خانوادگی و کودکانه به کارگردانی آرش معیریان و نویسندگی مهرنوش الفتی است که در سال ۱۳۹۰ ساخته شد. این اثر فضایی فانتزی، شاد و آموزنده دارد و تلاش میکند مفاهیمی مثل مهربانی، کمک به دیگران و غلبه بر ترسها را از طریق قصهای کودکانه به مخاطب منتقل کند.
داستان از مهدکودکی آغاز میشود که ستاره کهکشانی، مربی مهربان آن، برای بچهها افسانهی معروف ماهپیشونی را تعریف میکند؛ دختری نیکدل که بهدست مادرحوض – زنی بدذات و خشمگین – ربوده شده است. ستاره این روایت را برای آموزش محبت و مهربانی بازگو میکند، اما کودکان تصور میکنند ماجرا واقعی است.
در همین زمان، فیتیلهایها برای اجرای یک نمایش وارد مهد میشوند. بچهها که نگران ماهپیشونی هستند، از آنها کمک میخواهند تا دزد او را پیدا کنند. فیتیلهایها پس از ترک مهد، مردی مشکوک را میبینند که قصد ربودن کودکی را دارد. آنها با وجود مشکلات شخصی و گرفتاریهای زندگیشان، تصمیم میگیرند موضوع را دنبال کنند و در جریان تعقیب، ناگهان وارد دنیای واقعی قصه ماهپیشونی میشوند.
در آن دنیا، مادرحوض قصد دارد ماهپیشونی را در حوض غرق کند. با همراهی خالهنبات – زنی مهربان و دلسوز – فیتیلهایها تلاش میکنند مادرحوض را از این کار منصرف کنند. در نهایت با یادآوری ریشههای رنج و سختیهای گذشتهی مادرحوض، او از خشم و دشمنی فاصله میگیرد و محبت جایگزین کینهاش میشود.
این سفر فانتزی، علاوه بر نجات ماهپیشونی، باعث میشود شخصیتها معنای دوستی، عشق و مهربانی را دوباره درک کنند.



















هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.